Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (4394 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
My clothes are a witness to my poverty.
U
لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delaine
U
لباسی
rack
U
چنگک جا لباسی
clothes tree
U
چوب لباسی
rompers
U
رو لباسی بچگانه
suiting
U
پارچه لباسی
wracks
U
چنگک جا لباسی
wracked
U
چنگک جا لباسی
racked
U
چنگک جا لباسی
racks
U
چنگک جا لباسی
peeling
U
پارچه لباسی نازک
smock frock
U
رو لباسی کشاورزان روپوش
sewing
U
دوختن پارچه لباسی
some hangers
U
چند تا چوب لباسی
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
voile
U
پارچه نازک لباسی زنانه
iam proud to know him
U
از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
iam p to of knowing him
U
از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
dungaree
U
لباسی که از این پارچه درست شود
May I have some hangers?
U
ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
parramatta
U
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
paramatta
U
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
nainsook
U
پارچه نخی و سبک وزن ساده لباسی و پردهای
witnessing
U
شاهد
witnesses
U
شاهد
affiant
U
شاهد
warranter
U
شاهد
testifier
U
شاهد
testate
U
شاهد
looker on
U
شاهد
witnessed
U
شاهد
witness
U
شاهد
themes
U
شاهد
voucher
U
شاهد
vouchers
U
شاهد
testimonial
U
شاهد
testimonials
U
شاهد
theme
U
شاهد
observers
U
شاهد
blank
U
شاهد
beholder
U
شاهد
beholders
U
شاهد
blankest
U
شاهد
observer
U
شاهد
rebutting evidence
U
شاهد معارض
eyewitness
U
شاهد عینی
eye witness
U
شاهد عینی
skilled witness
U
شاهد متخصص
eye witness
U
شاهد عینی
expert witness
U
شاهد خبره
witnesses
U
شاهد مدرک
instance
U
مثال شاهد
witnessed
U
شاهد مدرک
witness
U
شاهد مدرک
instances
U
مثال شاهد
ocular witness
U
شاهد عینی
challenging a witness
U
جرح شاهد
witnessing
U
شاهد مدرک
eye-witness
U
شاهد عینی
as God is my witness ...
U
خدا شاهد است ...
testator
U
شاهد میراث گذار
The written statements of the witness.
U
اظهارات کتبی شاهد
I swear by the almighty that…
U
خدا شاهد است که ...
To produce a witness.
U
دردادگاه شاهد آوردن
eyewitnesses
U
شاهد عینی گواه خوددیده
witnessing
U
گواه شاهد شهادت دادن
witnesses
U
گواه شاهد شهادت دادن
witness
U
گواه شاهد شهادت دادن
witnessed
U
گواه شاهد شهادت دادن
eyewitness
U
شاهد عینی گواه خوددیده
eye-witnesses
U
شاهد عینی گواه خوددیده
I saw it for myself . I was an eye –witness
U
خودم شاهد قضیه بودم
History is the best testimony.
U
تاریخ بهترین شاهد است
Two witnesses should testify.
U
دو شاهد باید شهادت بدهند
evidence
U
شاهد باگواهی ثابت کردن
onlooker
U
رهگذری که چیزی را تماشا می کند یا شاهد می شود
witness stand
U
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
peignoir
U
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
prevarication
U
ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
I have a carton of cigarettes
U
من یک ... دارم.
I agree.
U
قبول دارم.
I have a headache.
U
من سر درد دارم.
I have tobacco.
من یک توتون دارم.
I'm in a hurry.
من عجله دارم
close the door please
U
خواهش دارم
I'm in a hurry.
من عجله دارم.
I am standing by you . I am right behind you .
U
هوایت را دارم
I want to have a word with you . I want you .
U
کارت دارم
I need my e
U
من دوست دارم
own a house
U
خانهای دارم
I have a question.
U
من یک سئوال دارم.
my a is 0 years
U
من 04سال دارم
i intend to stay here
U
خیال دارم که ...
I'm in doubt about it.
U
من بهش شک دارم.
i wish to stay here
U
میل دارم ...
it is in my recollection
U
یاد دارم
i maintain
U
عقیده دارم که ...
voir dire
U
سوالاتی که پیش از پرس ازمایی اصلی از شاهد میشود و هدف از ان احرازصلاحیتش برای ادای شهادت است
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
i am rials in pocket
U
سه ریال در جیب دارم
I owe her a grudge
U
حق دارم که با اولج باشم
I have cigar
U
من یک سیگار برگ دارم.
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I am deae beat . I am tired out .
U
از خستگی دارم غش می کنم
I feel nauseated.
U
حالت تهوع دارم.
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
i yearn for
U
ارزوی استراحت دارم
i am reluctant to go
U
اکراه دارم از رفتن
i have a hunch that
U
سخت گمان دارم که
i have a hunch that
U
بیم یافن ان دارم که ...
i have a silk rug Štoo
U
یک قالیچه ابریشمی هم دارم
i have a suit to the shah
U
به شاه عرض دارم
iam ill bested
U
موقعیت بدی دارم
I am positive that ...
U
من اطمینان کامل دارم که ...
i humbly request that
U
خواهش عاجزانه دارم که ...
i stand to it that
U
جدا عقیده دارم که
I have a pain in my chest.
U
سینه درد دارم
i am purposed to go
U
در نظر دارم بروم
i am purposed to go
U
قصد دارم بروم
I am staying at the hotel.
U
در هتل منزل دارم.
I feel like throwing up.
<idiom>
U
دارم بالا میارم.
I am in a great hurry . I am pressed for time .
U
خیلی عجله دارم
I believe in God.
U
من به خدا ایمان دارم.
i am busy at the moment
U
اکنون کار دارم
i am famishing
U
از گرسنگی دارم می میرم
I am beginning to realize ( understand ) .
U
کم کم دارم متوجه می شوم
I have an appointment with the dentist.
U
با دندانساز قرار دارم
i am on the wrong side of 0
U
من بیش از 05 سال دارم
I have to study
U
من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I like it.
U
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
It pleases me.
U
دوست دارم
[ آن چیز را یا کار را]
.
much as I'd like to
<idiom>
U
با اینکه اینقدر دوست دارم
I'm working on it.
U
دارم روش کار میکنم.
I would like to know the truth.
U
من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I have a steady monthly income.
U
درآمد ماهیانه ثابتی دارم
i have worse to tell you
U
بدتر از این دارم که بشمابگویم
please dont forget it
U
خواهش دارم فراموش نکنید
thank tou for that book
U
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
I have all kinds of problems.
U
هزار جور گرفتار ؟ دارم
He owes me some money.
U
از او پول می خواهم (طلب دارم )
I am thinding of going to Europe.
U
خیال دارم به اروپ؟ بروم
I am going on twenty.
U
دارم می روم توی 20سالگی ؟
I'll need a plot of land .
U
یک قطعه زمین لازم دارم
I am very busy today .
U
امروز خیلی کار دارم
I have a date with my fiandee.
U
با نامزدم قرار ملاقات دارم
I love her with my whole being .
U
با تمام وجود دوستش دارم
I live a very regular life .
U
زندگی خیلی منظمی دارم
i own to having done it
U
اقرار دارم که ان کار را کرده ام
do tell me
U
خواهش دارم بمن بگویید
i am in a hurry for it
U
عجله دارم یا در شتاب هستم
i have a suit to the shah
U
عریضه برای شاه دارم
i have come on business
U
کاری دارم اینجا امدم
i heed your help
U
به مساعدت شما احتیاج دارم
i intend to stay here
U
قصد دارم اینجا بمانم
I am working here non-stop.
U
یک بند دارم اینجا کار می کنم
i p to arrange an intrriew
U
قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
i please to do it
U
خوش دارم که این کار را بکنم
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
I am looking for work ( ajob).
U
دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
i rely solely on god...
U
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
I have a son your age.
U
پسری دارم بسن ( وسال) شما
i have as many books as you
U
کتاب شما دارید منهم دارم
pray consider my case
U
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i insist on his innocence
U
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
i insist that he is innocent
U
جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
I have a position ( post ) of great responsibility in this company .
U
دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I would like to learn the truth.
U
من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
I intend to buy a car .
U
خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
I'm starving
[to death]
.
U
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
I'm sure we can come to some arrangement.
U
من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
Can I go earlier today, just as a special exception?
U
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
i intend my son for the bar
U
خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
I have a free hand in this matter.
U
دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Could I have a word with you ?
U
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix.
U
بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
i insist on your being present
U
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
From your lips to God's ears!
<idiom>
U
امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
Is there enough time to change trains?
U
آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
iam impatient to go
U
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.
U
عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK
U
خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
pan-
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
it is not t.
U
برای این نیست که من این یکی را ازان بیشتردوست دارم
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
request modify
U
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
i suffer from headache
U
سردرد دارم دچار سردرد هستم
Now I'm starting to believe it.
U
دارم یواش یواش قبولش میکنم.
I like to be friends with you.
U
من دوست دارم با تو دوست باشم.
Recent search history
Forum search
1
want to have chat on video cam? i have a girlfriend, can she join us?
1
I need a reference so I came in office on friday to ask you if you can be one of my reference.
1
The guy I know him has the ability to ferret out the facts.
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1
من نیاز به محبت دارم عشقم
1
در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2
با درد بساز
2
با درد بساز
1
Cool... I just got back from working out. I did a bunch of squats and lunges lol I'm working on my big booty ;)
1
روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com